لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
از در درآمدی و من از خود به در شدم گویی کزین جهان به جهان دگر شدمگوشم به راه تا که خبرمی دهدزدوست صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدمچون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسیده و عیوق بر شدمدستم نداد قوت رفتن به پیش دوست چندی به پای رفتم و چندی به سر شدمبیزارم از وفای تو یک روز یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم
تاریخ : دوشنبه 94/4/1 | 5:12 عصر | نویسنده : چشم به راه | نظرات ()